ASR BAZAFARINI
نسخه آزمایشی
برنامه‌ریزی جهت ارتقاء مشارکت اجتماعی در محله‌های تهران

۰۵:۳۰ | ۱۳۹۷/۱۱/۱۲

سرپرست دبیرخانه ستاد راهبری مرکز ساماندهی مشارکت های اجتماعی مطرح کرد:

برنامه‌ریزی جهت ارتقاء مشارکت اجتماعی در محله‌های تهران

عصر بازآفرینی: رویکرد اصلی در «مدیریت محله» باید واگذاری کارهای مردم به خود مردم و حرکت به سمت روندهای از پایین به بالا به خصوص در امور فرهنگی و اجتماعی باشد.

به گزارش عصر بازآفرینی به نقل از مهر، رویکرد اصلی در «مدیریت محله» باید واگذاری امور مردم به خود مردم و حرکت به سمت روندهای از پایین به بالا به خصوص در امور فرهنگی و اجتماعی باشد. این به معنی لزوم یک تغییر پارادایم مدیریتی در این حوزه‌هاست و روند فعالیت‌ها در حوزه فرهنگی و اجتماعی باید به‌گونه‌ای بازنگری شود که امکان جلب بیشترین مشارکت از سوی گروه‌های مختلف اجتماعی در آن مهیا شود. این شاید مهم‌ترین نکته‌ای بود که سرپرست دبیرخانه ستاد راهبری مرکزی ساماندهی مشارکت‌های اجتماعی در محلات «مدیریت محله» از آن خبر داد.

تهران ۳۵۲ محله دارد، ظرفیت و پتانسیل‌های اجتماعی و فرهنگی بسیار چشمگیری در سطح این محله‌ها وجود دارد و در صورت واگذاری امور محلات به مردم، می توان با استفاده از مشارکت داوطلبانه شهروندان، بخش قابل توجهی از مشکلات کنونی شهر تهران را حل و فصل کرد. شاید به همین دلیل است که این سوال به صورت جدی مطرح می شود که مدیریت شهری، برای مقوله «مدیریت محله» چه برنامه ای دارد؟ برای روشن شدن پاسخ این سوال با مهدی شیرزاد سرپرست دبیرخانه ستاد راهبری مرکز ساماندهی مشارکت های اجتماعی در محلات (مدیریت محله) به گفت‌وگو نشستیم.

وضعیت کلی سراهای محله زمانی که شما سرپرستی ستاد «مدیریت محله» را بر عهده گرفتید، چگونه بود و مهم‌ترین چالش‌های مقوله «مدیریت محله» در حال حاضر چه مواردی است؟

اولین چیزی که با آن مواجه شدم، انبوهی از شکایت‌های کارکنان سراهای محله از مدیران محله‌ها و اعضای هیئت‌امنا بود و متوجه شدم که بزرگ‌ترین مشکلی که مدیریت محله از آن رنج می‌برد، عدم تعریف جایگاه‌های روشن حقوقی برای شورایاری، هیئت‌امنا و مدیر محله بوده و سازوکارهایی لازم است تا این مجموعه بتواند به‌صورت کارآمد در سطح محله و در سرای محله فعالیت کند. دومین مشکل، رویکرد مدیریتی از بالا به پایین به‌خصوص در حوزه فرهنگی و اجتماعی بود. این در حالی است که رویکرد اصلی در «مدیریت محله» باید واگذاری کارهای مردم به خود مردم و حرکت به سمت روندهای از پایین به بالا به خصوص در امور فرهنگی و اجتماعی باشد و کسانی که نسبت به تأسیس این نهاد اقدام کرده اند نیز همین هدف را ذکر کرده اند. این به معنی لزوم یک تغییر پارادایم مدیریتی در این حوزه‌هاست و روند فعالیت‌ها در حوزه فرهنگی و اجتماعی باید به‌گونه‌ای بازنگری شود که امکان جلب بیشترین مشارکت از سوی گروه‌های مختلف اجتماعی در آن مهیا شود.

با توجه به مشکلاتی که به آن اشاره کردید، برای تغییر و تحول در سرای محلات چه اقداماتی را در دستور کار قراردادید و نتیجه این اقدامات تاکنون چه بوده است؟

مسائل و بحران‌های حقوقی مدیریت محله به‌قدری جدی است که بخش عمده‌ای از زمان مدیریتی صرف حل این موضوع شده است. خوشبختانه سناریوهای حقوقی در رابطه با جایگاه «مدیریت محله» بررسی‌شده و مزایا و معایب آن استخراج و در کمیسیون و کمیته‌های شورای شهر و ستاد هماهنگی شورایاری‌های شورای اسلامی شهر تهران توضیحاتی ارائه‌شده است. البته تغییرات و بی‌ثباتی در مدیریت کلان شهرداری هم قدری خلل در کار ایجاد کرده اما درمجموع روند طی شده، مثبت بوده و در حال اجماع سازی برای حل این مسئله هستیم. راه‌حل‌های که پیشنهادشده را با معاونت‌های مختلف شهرداری به‌خصوص معاونت توسعه منابع انسانی مطرح کرده‌ایم و امیدوارم با روشن‌بینی و دقت نظری که از اعضای شورای شهر سراغ داریم بتوانیم طرح‌های خوبی را در جهت افزایش مشارکت مردم در صحن شورا به تصویب برسانیم.

طرح‌های شما برای ارتقاء مشارکت مردم در مدیریت محله‌ها چیست؟

واقعیت این است که طراحی و تجویز یک الگوی واحد برای همه محله‌های تهران به لحاظ فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی و حتی اجرایی کاری خطاست. نمی‌توان برای محله زعفرانیه و محله اتابک یک یک الگوی واحد در نظر گرفت و باید به تفاوت‌های محلی توجه کرد. رویکرد ما این است که به‌جای عملکرد شتاب‌زده و صدور دستورالعمل کلی و واحد برای همه محله‌های شهر؛ تفاوت‌های محلی را به رسمیت بشناسیم و سازوکارهایی طراحی کنیم که در آن تکثر پذیرفته شود و طرح‌هایی که در سطح محله‌ها با خواست و سلیقه شهروندان تناسب دارد به مرحله اجرا برسند.

با توجه به توضیحات ارائه‌شده، آیا در حال حاضر شاهد مشارکت مردم در مدیریت محلاتشان هستیم یا هنوز برای رسیدن به هدف تعیین‌شده راه زیادی وجود دارد؟

یکی از مشکلات بزرگی که در اجرای طرح مدیریت محله پیش آمده این است که قرار بود مدیر محله، واقعاً مدیر محله باشد! اما متأسفانه در ۱۰ سال گذشته، مدیر محله به مدیر ساختمان سرای محله تبدیل‌شده و این امر پسندیده‌ای نیست و با رسالت اصلی که برای این نهاد در نظر گرفته‌شده، فاصله دارد. تلاش ما این بوده که مدیر محله، واقعا مدیر همه محله باشد نه مدیر ساختمان سرای محله! همچنین هیئت‌امنا و شورایاری‌ها نیز برای همه محله، برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری کنند. این کار، البته باید بر اساس چارچوب تعیین‌شده شورای شهر صورت بگیرد و نباید تنها به ساختمان سرای محله منحصر شود. این تغییر رویکرد، کاری زمان‌بر و مشکل است؛ زیرا باید جمعیتی حدود ۱۰ هزار نفر که در هیأت امنا و ارکان مدیریت محله تهران فعالیت می کنند را متقاعد کنیم که در هر یک از محله‌های ۳۵۲‌ گانه تهران این تغییر رویکرد را ساری و جاری کنند. رساندن این جمعیت به اجماع کار زمان‌بری است.

مدیران فعلی محله‌ها تا چه اندازه با این تغییر رویکردها همراه هستند؟

خوشبختانه همدلی بسیار خوبی میان مدیران محله‌ها و ستاد مدیریت محله به وجود امده است. همفکری و همراهی خوبی هم بین این ستاد با ستاد هماهنگی امور شورایاری‌ها وجود دارد. خوش‌بین هستم با برگزاری انتخابات پرشور در شورایاری‌ها و حضور نیروی‌های خوش‌فکر و تازه‌نفس در شورایاری‌ها و تداوم حضور بزرگانی که در این حوزه استخوان خرد کردند و تجارب جدی دارند، بتوانیم زمینه را برای جلب مشارکت بیشتر شهروندان مهیا کنیم و بیش از گذشته امور مردم را به خودشان واگذار کنیم.

چقدر طول می‌کشد تا طرح‌های کنونی در مدیریت محله‌ عملیاتی شود؟

تغییرات در حوزه فرهنگ به‌سرعت امکان‌پذیر نیست. تغییر نگرش انسان‌ها ساختمان‌سازی نیست که با اضافه کردن نیروی بیشتر، زودتر به سرانجام برسد! تغییر رویکرد به زمان و گفت‌وگو نیاز دارد. از ضعف‌های مدیریت شهری گذشته، کمرنگ بودن تعامل میان مدیریت شهری و شهروندان بوده است. اما با رویکرد مثبت مدیریت شهری کنونی و نگاه محله محوری، خوش‌بین هستم که تعامل میان شهروندان و مدیریت شهری بیش از پیش و عمیق‌تر شود. برنامه‌ریزی ما در ستاد به نحوی است که امیدواریم در میان مدت شاهد نتایج این تغییر رویکردها در سطح محله‌های شهر باشیم.

در ابتدای صحبت‌هایتان از انبوهی از شکایت‌های کارکنان سرای محلات از مدیران محلات و اعضای هیئت‌امنا صحبت کردید. دراین‌باره توضیحاتی می‌دهید؟

عمده مشکل به بخشی از قوانین برمی‌گردد. متأسفانه در قوانین کار، مفهوم کار داوطلبانه آن‌گونه که باید و شاید تعریف‌نشده است و اختلافاتی میان تأمین اجتماعی، وزارت کار و نهادهایی مانند شهرداری تهران بر سر این موضوع وجود دارد. رویکرد مدیریت محله در تمامی دستورالعمل‌ها و قوانین مدیریت محلی، مبتنی بر جلب مشارکت داوطلبانه شهروندان است. اما عدم تعریف کار داوطلبانه در قوانین موجب بروز تنش‌هایی شده و اختلاف دیدگاه‌هایی میان دستگاه‌های مختلف ایجاد کرده است. امیدوارم با تعامل سازنده شهرداری تهران با سایر نهادهای ذی‌ربط، بتوانیم به لحاظ گفتمانی و مفهوم‌سازی، مفهوم کار داوطلبانه را نهادینه کنیم؛ تا به عنوان مثال، در آینده، هر دانش‌آموز یا دانشجویی که در رزومه خود سابقه کار داوطلبانه داشته باشد، این سابقه، برای او یک امتیاز ایجاد کند.

نام
نظر شما