ASR BAZAFARINI
نسخه آزمایشی
۶۰۰۰ هکتار بافت ناکارآمد در آذربایجان غربی

۱۳:۱۹ | ۱۳۹۷/۱۰/۲۵

۶۰۰۰ هکتار بافت ناکارآمد در آذربایجان غربی

عصر بازآفرینی: یکی از مهم‌ ترین معضلات شهرها بافت‌ های ناکارآمد و فرسوده شهری است که در آذربایجان غربی ۲۸ درصد از جمعیت در شش هزار و۱۴۱ هکتار بافت ناکارآمد شهری زندگی می کنند.

به گزارش پایگاه خبری عصر بازآفرینی به نقل از مهر، اسکندر خنجری- بر اساس آمارهای رسمی به طور کلی در استان آذربایجان ‌غربی، بی طبق برنامه بازآفرینی ۵۸ محله در ۷ شهر استان با معضل حاشیه نشینی مواجه هستند و از ۱۷ شهرستان استان، ۱۳ شهرستان دارای مناطق حاشیه نشین و شهرستان های پلدشت، تکاب، شوط و ماکو فاقد این مناطق هستند.

هر چند بررسی های اجمالی نشان می دهد وجود مناطق حاشیه نشین و سکونتگاه های غیرمجاز بیش از این آمار و ارقام باشد اما آنچه قابل تامل است رشد روز افزون مهاجرت روستائیان به شهرها و گشترس معضل حاشیه نشینی است.

گسترش روز  افزون شهرنشینی در کنار عدم توجه به توسعه زیرساخت ها در شهرهای کوچک و روستاها از عوامل مهم رشد حاشیه نشینی در آذربایجان غربی شده هر چند این مشکل مختص کشور ما نیست و امروز بیشتر کشورها با این معضل دست و پنجه نرم می کنند.

اما اتخاذ راهکارهای کاهش مسایل و مشکلات آسیب های اجتماعی، فرهنگی و... این مناطق در استان می تواند تا حد زیادی ضمن اینکه التیام بخش دردهای بی پایان اهالی این مناطق بوده بلکه گامی مهم در راستای توسعه متوازن شهرهای استان نیز همراه داشته باشد.

با توجه به فعالیتهایی که در سالهای اخیر در چهارچوب برنامه بازآفرینی شهری پایدار در آذربایجان غربی صورت گرفته برای آشنایی با آخرین وضعیت این برنامه در استان به سراغ مهندس ابراهیم مبارک قدم مدیرکل راه و شهرسازی و دبیر ستاد بازافرینی شهری آذربایجان غربی رفتیم. آنچه در ادامه می آید ماحصل گفتگو با ابراهیم مبارک قدم است.

در سطح استان چه میزان بافت ناکارآمد داریم؟

 در سطح استان مجموع مساحت بافتهای ناکارآمد شهری حدود شش هزار و ۱۴۱ هکتار است که سهم بافتهای فرسوده میانی دو هزار و ۱۶۶ هکتار و مناطق حاشیه نشین و سکونتگاههای غیر رسمی ۳ هزار و ۴۴۵ هکتار در ۷ شهر این پدیده دیده می شود و بافت تاریخی را  به میزان ۵۵۳ هکتار در ۵ شهر داریم. در مجموع در این بافتهای ناکارآمد ۶۰۰ هزار نفر زندگی می کنند که ۲۸ درصد جمعیت شهری استان را به خود اختصاص می دهد.

این میزان جمعیت در واقع معادل ۱۵۰ هزار خانوار است که بر اساس برآوردهای صورت گرفته ۱۰۰ هزار خانوار در این بافتهای ناکارآمد در شرایط بد مسکنی زندگی می کنند. در این راستا باید برای بهبود سکونت این خانوارها در طول دو برنامه چاره اندیشی شود. در واقع سکونت یکی از پارامترهای برنامه بازآفرینی و ارتقای کیفیت زندگی است.

طبق برنامه بازآفرینی ۵۸ محله در ۷ شهر استان با معضل حاشیه نشینی مواجه هستند که برای سالهای ۹۷ و ۹۸، ۲۷ محله در نظر گرفته شده است تا از طریق برنامه اقدام مشترک نیازهای لازم ارائه شوند. پنج محور طبق سیاستهای برنامه بازآفرینی تعریف شده و عنوان شده است که همه برنامه ها و اقدامات در ذیل این محورها باشد. محور اول بهبود خدمات عمومی شهری مثل فضای آموزشی، درمانی و احداث سالن ورزشی و...

محور دوم ارتقای زیرساختهای شهری مثل آب، برق، گاز و فاضلاب، سوم ساماندهی فضاهای شهری مثل احداث پارک و بهسازی معابر و دفع آبهای سطحی، چهارم توانمندسازی اقتصادی این محلات است که از طریق ارائه آموزشهای فنی و حرفه ای و ایجاد صندوق های خرد و... ارائه می شود. محور پنجم پایدار سازی مسکن است که شیوه های مختلف برای نوسازی اعلام شده و نیاز است تا بین مردم برویم و از نحوه اعطای وام ها و روشهای دیگر از جمله ترغیب انبوه سازان و نیز بهره گیری از زمینهای دولتی مازاد در محدوده این بافتها برای تولید مسکن اطلاع رسانی کنیم.

مجموع این محورها به هفت فرمانداری ارومیه، خوی، مهاباد، بوکان، سردشت، میاندوآب و پیرانشهر که جزو برنامه بازآفرینی هستند اطلاع رسانی شده است تا بر اساس مطالعاتی که از این محلات دارند و نیز مطالعاتی که شهرداری ها و شوراهای شهر دارند اقداماتی که دستگاهها باید در آن ۲۷ محله انجام دهند دسته بندی و اولویت بندی کنند و به ما اطلاع بدهند.

در سالهای اخیر چه اقداماتی در این راستا صورت گرفته است؟

در عمده محلات مطالعات اولیه توسط مشاور و یا نهاد توسعه گر انجام پذیرفته است. این اقدامات نهایتا در ستاد بازآفرینی جمع بندی می شود که دبیرخانه بر اساس نتایج کمیته های شهرستانی ۲۵۰ نوع اقدام، فعالیت و پروژه در چهارچوب همان پنج محور برای ۱۷ محله در جریان امسال و سال آینده تدوین شده است.

در بحث محور بهبود خدمات عمومی شهری احداث پنج باب خانه محله را در دستور کار قرار داریم. که چهار باب آن بر عهده راه و شهرسازی و یکباب هم بر عهده یکی از شهرداریها است. در حوزه درمان احداث ۱۰ مرکز جامع سلامت را در برنامه داریم که ساخت سه باب برعهده راه و شهرسازی و هفت باب نیز بر عهده دستگاه متولی است. احداث سالن ورزشی در  هشت محله که دو باب را راه و شهرسازی از محل اعتبارات ملی و ۶ باب را نیز ورزش و جوانان از محل اعتبارات استانی عهده دار شده است. احداث مدارس ۱۲ کلاسه را داریم مجموعا به تعداد ۱۶ مدرسه که هفت مدرسه را راه و شهرسازی از محل اعتبارات ملی و مابقی را نیز اداره کل نوسازی و تجهیز مدارس بر عهده دارد.

در حوزه ساماندهی فضاهای شهری بهسازی معابر ۱۲ محله را از محل اعتبارات ملی تعریف کردیم. تعدادی در بوکان و میاندوآب و ارومیه وسردشت کار شده و یا در دست اجراست. علاوه بر این به شهرداریها اعلام کردیم که اگر قصد دارند نسبت به بهسازی معابر محلات هدف اقدام نمایند ما مشارکت می کنیم و بخشی از کار را از جمله تامین قیر رایگان عهده دار می شویم. از کف سازی، بازارچه مشاغل تا پادگان شهر ارومیه همه را در برنامه داریم.

در حوزه مسکونی نیز سه هزار و ۲۵۴ واحد مسکونی باید در سال ۹۷ نوسازی بشود که اعتبارات این مسئله از صندوق توسعه ملی است و سهمیه امسال اگر محقق نشود نیز نخواهد سوخت. تسهیلات این مقوله یارانه دار و بدون سپرده است. مقرر شده تا ۶۵ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان برای همان ۳ هزار و ۲۵۴ واحد در اختیار راه و شهرسازی قرار بگیرد و معادل این رقم را نیز بانکهای عامل تقبل خواهند کرد.

علاوه بر این انبوه سازان هم اگر پای کار بیایند شرایط ویژه ای برای آنها در حوزه اجرا در نظر گرفته شده است. سه روش عنوان شده است برای نوسازی بافت های فرسوده. از جمله خود مردم که به فرض مثال مالک ساختمان فرسوده ای در همان بافت زمینی داشته باشند و بخواهند درجا سازی کند. ضوابط تشویقی برای آنها در نظر گرفته می شود. میزان نفوذ پذیری محله در این امر به طور خودکار انجام می گیرد. روش دوم ورود انبوه سازان در چهارچوب ضوابط توسعه شهری است. روش دیگر هم استفاده از اراضی دولتی بر اساس قانون ساماندهی عرضه و تولید مسکن ماده ششم که می گوید دستگاههایی که اراضی مازاد دارند باید در اختیار راه و شهرسازی قرار بگیرد تا در جهت امر تولید مسکن استفاده بشود.

هدف از بازآفرینی شهری پایدار چیست؟

موقعی که از بافت صحبت می کنیم در واقع قبول می کنیم که از یک موجود زنده حرف می زنیم. می گوییم بافت فرسوده، حاشیه، بافت تاریخی ... قبول داریم که این پدیده طبیعی و زنده مستمر نیاز به نوسازی دارد. مانند اندام یک انسان. اگر این کار در شهرها بصورت طبیعی و مستمر انجام نشود تبدیل به ناهنجاری می شود. مثل ناهنجاری اجتماعی، اقتصادی و محیطی و کالبدی. در برخی از موارد برخی از بافت ها هر سه نوع ناهنجاری را در دل خودشان دارند.

نگاهی که در بحث بازآفرینی وجود دارد صرفا این نیست که ما یکسری از برنامه ها را از بالا به پایین دیکته بکنیم و امیدوار باشیم بر اساس این برنامه ها نوسازی اتفاق بیفتد. در بازآفرینی به دنبال آن هستیم که این روند نوسازی به طور طبیعی رخ بدهد. مداخلات ما در انواع این بافتها متفاوت است. لذا نمی توانیم نسخه ای واحد برای همه بافتها تجویز کنیم. هربافت بر اساس ویژگیهای خودش و باز هر بافت بر اساس شاخص های محلی، اجتماعی و فرهنگی و ... متفاوت است لذا نوع مداخله نیز تفاوت دارد.

در بحث باز آفرینی معتقدیم نگاه علاوه بر اینکه مسئله گرا است، یک فرایند از پایین به بالا را داراست. معمولا سیستم برنامه ریزی در کشور از بالا به پایین است ولی در حوزه بازآفرینی اینطور نیست و ما با خود مردم کار را شروع می کنیم. نیازهای مردم را از طریق مراکز توسعه محلی شناسایی و اولویت بندی میکنیم و بر اساس آن دستگاههای مسئول در حوزه مدیریت شهری را درگیر می کنیم.

 به سهم و نقش مردم در این برنامه اشاره می کنید؟

از موضوعات مهم دیگر اینکه مردم که یک پای اصلی این مسئله هستند چگونه در طرحهای ما ورود پیدا کنند. موضوع بسیار مهمی است یک جایی هست که ما پروژه عمرانی را کار می کنیم که فی النفسه ارتباطمان با مردم بسیار کم است اما در بازآفرینی ما با مردم سرکار داریم. اگر اینطور نباشد هر کاری انجام بدهیم موفقیت آمیز نخواهد بود. این تجربه جهانی است.

تجربیات مختلفی در خصوص بافتهای حاشیه ای از پیش از انقلاب وجود داشته است. رویکرد پیش از انقلاب این بود که این بافتها را در حاشیه شهرها کنترل می کردند و اجازه نمی دادند که کسی بیاید و اقدام به ساخت و ساز بکند. بعد از انقلاب و جنگ تحمیلی باعث شد تا این حد و مرزها کمی بشکند و در بعضی مواقع برای مدیریت پدیده اقدام به پاکسازی کردند. و در واقع پاک کردن صورت مسئله بود. در واقع مشکل صرفا کالبدی نیست بلکه مشکل، مشکل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هم هست لذا با ترکیبی از مشکلات مواجه هستیم.

در بعضی جاها نیز آمدند و بیان کردند که به این مناطق هیچ خدماتی نمی دهیم و در همان جای خود محدود می کنیم. این هم باز چاره کار نبود چون ساکنان این مناطق در واقع شهروندان این شهر محسوب می شدند. شاید اینها ریشه سکونت را ندارند ولی در هر صورت در این محیط الان زندگی می کنند. بخشی از نیروی انسانی این شهر را تشکیل می دهند لذا نمی توان آنها را نادیده گرفت.

 بازآفرینی مباحث نوسازی، بهسازی، توانمند سازی و ساماندهی را یکجا می بیند. در واقع نگاهی درون گرا و نه برون گرا به مسئله دارد. منظورم این است که با خود مردم این موضوع شروع می شود. در سطح استان ۵۸ محله هدف داریم که را برای بررسی خدمات مورد نیازشان به سراغ خود مردم رفتیم. آیا نیازشان به طور مثال پارک و خانه بهداشت و فضای ورزشی است یا خواسته دیگری؟ چون وقتی از دستگاههای مسئول خواسته شد تا نیازهای اولویت دار این مناطق را احصا کنند لیست بلندبالایی تهیه شد که نیازمند حجم عظیمی از اعتبارات بود که در توان استان نبود.

در این راستا به سراغ خود مردم رفتیم و در این بین آنچه مطالبه شد به طور مثال تامین روشنایی معابر بود. چون ساکنان معتقد بودند که به دلیل عدم روشنایی کافی بانوان از امنیت لازم در بعدازظهر ها برخوردار نیستند. این مسئله با اعتبار ناچیزی برطرف شد و چون مطالبه جدی خود مردم بود لذا در حفاظت و نگهداری از آن نیز همراه بودند. در یکجایی نیاز به ساماندهی معابر هست، درجای دیگر راه اندازی کارگاه قالیبافی و... این موضوع با برنامه ریزی رسمی و از بالا به پایین تفاوت دارد. برای این منظور نیز در جریان برنامه اقدام مشترک به میان مردم می رویم و با راه اندازی خانه های محله درصدد هستیم تا مردم را پای کار بیاوریم. یعنی میخواهیم در محلات غیر رسمی و سکونتگاههای حاشیه شهر یک گفتگوی دو طرفه را راه بیاندازیم.

با توجه به گستردگی کار تا چه حد تعامل کار ساز است؟

در بحث بازآفرینی تعامل رمز پیشبرد کار است. قصد وهدف ما ترغیب مردم و دستگاههای اجرایی برای ورود فعالانه در اجرای این برنامه است. در این حوزه قصد داریم تمرین مدیریت هماهنگ شهری را داشته باشیم و به طور قطع خطاهایی داریم اما چاره ای جز اجرای این برنامه و حرکت در این سمت نداریم. باید کار از جایی شروع میشد لذا در وهله اول جا انداختن ادبیات مشترک مابین دستگاههای اجرایی علیرغم همه سختی ها یکی از اولویتها بود. با توجه به همکاریهایی که شکل گرفته و برنامه هایی که تجمیع و نیاز سنجی شده و منابعی که شناسایی شده به آینده بسیار خوشبین هستیم.

سهم شهرداریها و بودجه سنواتی دستگاهها و بخش خصوصی و مردم و بانکها همه مشخص شده است. بالغ بر ۷۸۹ میلیارد تومان برای ۲۵۰ برنامه، فعالیت و اقدام تعریف شده است.

چه پروژه هایی در دست اجرا دارید؟

اگر چه هنوز ادبیات مشترک مابین دستگاهها به طور کامل شکل نگرفته اما ما دست روی دست نگذاشته ایم. ۲۳ پروژه را شروع کردیم و ۲ پروژه نیز در مرحله عقد تفاهمنامه است. همین امسال خوشبختانه چندین پروژه افتتاح و مورد بهره برداری قرار گرفت. برای دهه فجر حداقل ۳ پروژه را آماده بهره برداری می کنیم. از جمله مرکز جامع سلامت قره ورن در میاندوآب، سالن ورزشی و ساماندهی و بهسازی معابر در بوکان و نیز چندین پروژه کلنگ زنی خواهند شد. در جمشید آباد خوی کتابخانه ساختیم و معابر ساماندهی شده و خانه محله ساخته شده و در همین ارومیه از ساخت مدرسه و سالن ورزشی تا ساماندهی معابر را داریم.

برای تسریع در روند کار از طریق داده های مرکز توسعه گر به داخل محلات ورود پیدا کردیم. از بحث ساخت مدرسه تا مرکز جامع سلامت با ارگانهایی چون آموزش و پرورش و دانشگاه علوم پزشکی تفاهمنامه را با رویکرد تعامل بسیار منعقد کردیم. حل معضلات شهری و ارتقای کیفیت زندگی در مناطق هدف معتقدیم با اجرای برنامه بازآفرینی شادابی و رضایتمندی را در پی خواهد داشت و در این مسیر نقش و سهم مردم و رسانه ها بسیار مهم است.

نام
نظر شما